آوای شب
سلام دوستان خسته نباشید!!
امروز بعد از چند وقت دوباره یه شعر نوشتم که باهاتون به اشتراک میذارم.
امیدوارم خوشتون بیاد??
بی تو در خلوت شب تنهایی گریستم...
به یاد آن شبهای با تو تنهایی گریستم...
به تاریکی شب خیره کنان نگاشتم من...
وه چه غمناک است تاریکی،تنهایی گریستم...
درون این شب ستارگان چشمک زنان اند...
و میگویند ای ماه ببین ما را،تنهایی گریستم...
ماه میگوید که من ترک نخواهم کرد زیارخویش...
از یارم نیست به،مانندی ندارد،تنهایی گریستم...
سر به زیر انداختم و با خود اندیشیدم کای کاش...
یار خویش اینگونه زماه وفادار بود،تنهایی گریستم...
گفتم پروردگارا در این شب و غربت نظری کن زما...
که در این تاریکی شب به یاد گذشته تنهایی گریستم!
Instagram:bawrawnx._.abdi